نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 523
خطبهاى بدون حرف «الف»
(1) 30- روزى صحابه جمع
شده بودند و مىگفتند: در ميان حروف معجم، حرفى كه مانند «الف» نقش داشته باشد
نيست. در اين هنگام على- 7- برخاست و في البداهه خطبه طولانى ايراد كرد
كه در آن حمد و ثناى خداوند و درود بر پيامبر و وعده و وعيد و موعظه و نهى و ذكر
بهشت و جهنّم و نصيحت مردم و غير اينها بود، ولى در آن يك «الف» هم وجود نداشت. و
آن خطبه معروف است[1].
حكايت شگفتانگيز
فاطمه بنت اسد
(2) 31- هنگام كودكى
على- 7-، ابو طالب به مادرش فاطمه بنت اسد گفت: او را مىبينم كه بتها
را مىشكند و ترسيدم كه اين را كفّار قريش بفهمند.
فاطمه گفت: شگفتا! از
اين شگفتتر خبر مىدهم: از جايى كه بتها در آن منصوب بودند گذشتم و على- 7- را در شكم داشتم، پس پايش را محكم به شكم من زد و نگذاشت به بتها نزديك
شوم بلكه از جاى ديگرى بگذرم در حالى كه من آنها را نمىپرستيدم و كعبه را براى
عبادت خدا طواف مىكردم نه به خاطر بتها[2].
رسوائى مرد خوارجى
(3) 32- سعد خفاف از
امام باقر- 7- روايت مىكند: امير مؤمنان- 7- در مسجد نشسته
بود و اصحابش اطرافش قرار داشتند. در اين هنگام مردى از شيعيانش آمد و گفت: اى
امير مؤمنان! خدا مىداند كه من با محبت تو