نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 510
آن مرد بيرون آمد و در راه هميانى را ديد كه در آن هفتصد
دينار بود. آن را برداشت و به خانه امام برگشت و جريان پيدا كردن هميان را به امام
عرض نمود.
امام- 7-
فرمود: آن را بيرون ببر و يك سال اعلام كن، شايد صاحبش را بيابى. آن مرد رفت و
گفت: در بازار و محل تجمع مردم اعلام نمىكنم و به كوچهاى در آخر شهر رفت و گفت:
چه كسى پولى گم كرده؟ مردى كه مانند مرده بود از يك طرف بلند شد و به او گفت: من
هفتصد دينار در كيسهاى اين چنين گم كردهام.
آن مرد گفت: آن پيش من
است. وقتى كه آن را ديد ترازويى داشت و گفت:
بيرون نياور. آن را وزن
كرد اصلا كم نشده بود. هفتاد دينار برداشت و به مرد يابنده داد. آن مرد گرفت و نزد
امام صادق- 7- آمد. وقتى كه حضرت او را ديد لبخندى زد و فرمود: اى
كنيز! كيسه را بياور. پس كنيز كيسه را آورد، آنگاه حضرت فرمود: اين سى دينار است و
هفتاد دينار را هم از آن مرد گرفتى. و هفتاد دينار حلال، بهتر از هفتصد دينار حرام
است[1].
رسوائى معارضين با
قرآن
(1) 3- ابن أبى العوجاء
و سه نفر ديگر از «دهريها»[2] جمع شدند و
قرار گذاشتند كه هر يك از آنها يك چهارم قرآن را نقض كنند! در اين هنگام در مكه
بودند و قرار گذاشتند كه سال آينده همان وقت مجددا به آنجا بيايند و با قرآن
معارضه كنند، وقتى كه يك سال گذشت، در مقام إبراهيم گرد هم آمدند و يكى از آنها
گفت:
وقتى من آيه: وَ قِيلَ يا
أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعِي وَ غِيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ
الْأَمْرُ[3].