responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 451

خرمايش قرمز و بعد زرد و رسيده گرديد. سپس خودش خورد و به ما هم خوراند. و همه اينها در يك لحظه بود[1].

كيفيّت ناكامى منصور دوانيقى در قتل امام صادق (ع)

(1) 19- ابو خديجه از مردى از كنده نقل مى‌كند كه جلاد بنى عباس بوده است.

منصور دوانيقى، امام صادق و فرزندش اسماعيل را گرفته در جايى زندان كرده بود و به آن مرد دستور داد كه آن دو را به قتل برساند. او هم شب هنگام آمد و ابتدا ابو عبد اللَّه- 7- را بيرون آورد و كشت و بعد اسماعيل را بيرون آورد تا بكشد كه اسماعيل مدتى با او مبارزه كرد ولى او هم به قتل رسيد. سپس پيش منصور آمد. منصور پرسيد! چه كردى؟

گفت: آن دو را كشتم و تو را از شرّ آنان راحت نمودم.

وقتى كه صبح شد امام صادق- 7- و اسماعيل دم درب نشسته و اذن دخول مى‌خواستند. در اين هنگام منصور به آن مرد گفت: مگر تو نمى‌گفتى كه آنان را كشته‌اى؟

آن مرد گفت: بلى، آنها را همان گونه شناختم كه تو را مى‌شناسم.

منصور گفت: پس به جاى آنان چه كسانى را كشته‌اى برو و نگاه كن. آن مرد رفت و ديد كه دو شتر را كشته است.

مى‌گويد: در حيرت ماندم و جريان را به منصور گفتم او سرش را پايين انداخت و به فكر رفت و بعد گفت: نبايد كسى اين سخن و (حكايت) را از تو بشنود.

پس اين حكايت مانند فرمايش خداوند متعال در باره عيسى- 7- است كه مى‌فرمايد: «او را نكشتند و به دار نزدند بلكه (امر) بر آنان مشتبه شد»[2].


[1] بحار الانوار: 47/ 102، حديث 126.

[2] اثبات الهداه: 5/ 411، حديث 147. بحار الانوار: 47/ 102، حديث 127.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 451
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست