responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 430

مردمى كه ازدحام كرده بودند، براى حضرت راه باز كردند و امام جلو آمد و دستش را بر آنها گذاشت كه دست آن دو از حجر الاسود جدا شد و رفتند[1].

رام شدن مركوب امام سجّاد (ع)

(1) 4- در ميان كوههاى رضوى، شتر امام سجاد- 7- تنبلى كرد و راه نرفت. حضرت، بالاى سر او آمد و چوب دستى خود را به او نشان داد و فرمود: يا مى‌روى يا مى‌زنم، پس شتر به راه افتاد[2].

فرجام گستاخى به كلام رسول خدا 6

(2) 5- روزى امام سجّاد- 7- فرمود: مرگ ناگهانى در حقّ مؤمن، تخفيف گناه است و در حق كافر غم و تأسف مى‌باشد. و مؤمن، غسل دهنده و حمل‌كننده‌اش را مى‌شناسد، اگر خيرى نزد خداوند داشته باشد. به حمل‌كنندگانش مى‌گويد: عجله كنيد ولى اگر غير از اين باشد، مى‌گويد: تأخير كنند.

ضمرة بن سمره گفت: اگر اين گونه باشد كه تو مى‌گويى، پس من از تابوت مى‌پرم، خودش خنديد، و مردم را نيز خنداند.

حضرت فرمود: خدايا! ضمره، بر سخن رسول خدا- 6- خنديد، و مردم- را نيز خنداند، پس او را با تأسف بگير. پس به مرگ ناگهانى مبتلا شد. بعد از آن، غلام ضمره نزد امام سجّاد- 7- آمد و گفت: خدا تو را توفيق دهد، ضمره با مرگ ناگهانى مرد. به خدا سوگند! صداى او را شنيدم كه مانند زمان حياتش، آن را مى‌شناختم، گفت: واى بر ضمرة بن سمره! تمام خويشانم از من جدا شدند و من به دار جحيم رفتم و آنجا اقامتگاه من است.

امام سجّاد- 7- فرمود: «اللَّه اكبر» اين جزاى كسى است كه به سخن رسول خدا- 6- بخندد و بخنداند[3].


[1] بحار الانوار: 46/ 44، حديث 43.

[2] ارشاد مفيد: ص 288.

[3] بحار الانوار: 46/ 27، حديث 14 و 15.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 430
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست