responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 410

زمين كويرى درّاجى‌[1] را ديد و فرمود: اى درّاج! تو از چه وقت در اين بيابان هستى؟ و از كجا تغذيه مى‌كنى؟

درّاج گفت: اى امير مؤمنان! من صد سال است كه در اين بيابان هستم و هر وقت گرسنه شوم بر شما درود مى‌فرستم و سير مى‌گردم. و هر وقت تشنه شوم بر ستمگران شما نفرين مى‌كنم و سيراب مى‌شوم.

جابر بن عبد اللَّه مى‌گويد: كسى غير از سليمان بن داود زبان پرندگان را نمى‌دانست.

حضرت فرمود: اگر محمّد- 6- و خاندانش نبودند، سليمان و پدرش آدم، آفريده نمى‌شدند.

سپس فرمود: اى طاوس! فرود آى، اى كركس! اى باز شكارى! اى كلاغ! آنها پايين آمدند و دستور داد همه را ذبح كردند. بعد فرمود: به قدرت خداوند پرواز كنيد و تمام پرندگان به پرواز در آمدند[2].

اجراى حدّ سرقت، توسط على (ع)

(1) 15- مرد سياهپوستى نزد على- 7- آمد و گفت: اى امير مؤمنان! من دزدى كرده‌ام مرا پاك كن.

حضرت فرمود: شايد از جايى كه قفلى نداشته دزدى كرده‌اى و سپس صورت خويش را از او برگرداند.

باز او گفت: اى امير مؤمنان! من از جايى سرقت نموده‌ام كه قفل داشت، مرا پاك گردان.

حضرت فرمود: شايد سرقت تو به حدّ نصاب نرسيده [و باز صورت خود را از او برگرداند].


[1]« درّاج» پرنده‌اى است شبيه به كبك كه گوشت لذيذى دارد. در فارسى، پور و جرب هم گفته شده است( فرهنگ عميد).

[2] بحار الانوار: 27/ 268، حديث 18.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 410
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست