نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 399
بهرهاى جز زهد براى او نبوده است. و يقين مىكند كه سخن كسى
است گردنها را زده و پهلوانان را به خاك افكنده و با اين همه از زاهدترين زاهدان
است. و اين از مناقب عجيبى است كه به وسيله آن، اضداد را در خويش جمع كرده است[1].
تقاضاى زاد و توشه از
خداوند در نبرد صفين
(1) 3- وقتى كه جنگ صفين
طولانى شد، مردم از تمام شدن زاد و توشه و علف حيوانات، شكايت كردند بحدى كه از
اصحاب، كسى پيدا نشد كه چيزى بخورد.
حضرت فرمود: ناراحت
نباشيد؛ فردا آنچه كفايت كند به دست شما مىرسد. وقتى كه صبح شد، مردم از حضرت
خواستند تا دعا كند. على- 7- بر بالاى تپهاى رفت و دعايى كرد و از خدا
خواست كه به آنها غذا بخوراند و علف حيواناتشان را تهيّه نمايد، سپس پايين آمد و به
جاى خود برگشت. هنوز مستقر نشده بود كه صفهاى شتران به هم متصل شده، آمدند و بر
پشت آنها گوشت، خرما، آرد، خوراك خشك، نان، جو و علف حيوانات قرار داشت، بحدى كه
تمام بيابان پر شد و صاحبان شترها، تمام بارهاى خود را از غذاها و تمام آنچه با
خود داشتند از علف چهارپايان و لباسها و خوراك حيوانات و چيزهايى كه به آن نياز
داشتند حتى سوزن و نخ، خالى كردند و رفتند. و هيچ كس نفهميد كه آنها از كجا آمدند
و آيا از جنس انسان بودند يا از جنّ. و همه تعجّب كردند[2].
شفا يافتن نابينا توسط
على (ع)
(2) 4- عبد الواحد بن
زيد مىگويد: به حجّ بيت اللَّه الحرام رفته بودم و در حال طواف بودم كه كنار ركن
يمانى، دو زن ديدم كه يكى به ديگرى مىگويد: نه، به حق كسى كه به وصايت انتخاب شد
و كسى كه به مساوات حكم مىكرد و به