نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 372
پس رسول خدا- 6- آنها را (با نامهايشان)
صدا كرد و فرمود:
اى فلانى و فلانى فرزند
فلانى! شما آنجا نشستهايد تا شتر مرا رم بدهيد؟
و حذيفه هم پشت سر
پيامبر- 6- بود و به ايشان رسيد، حضرت فرمود: اى حذيفه! آيا
شنيدى؟
گفت: بلى.
حضرت فرمود: پوشيده دار
(و اين را براى كسى نقل مكن)[1].
معجزات پيامبر 6 از
زبان على (ع)
(1) 9- امام موسى كاظم-
7- از پدر بزرگوارش روايت مىكند كه: ياران رسول خدا- 6- نشسته بودند و با هم سخن مىگفتند و على- 7- هم ميان آنان بود
كه شخصى يهودى آمد و گفت: اى امت محمّد! شما هيچ درجهاى براى انبياء نگذاشتيد،
مگر اينكه آن را براى پيامبر خود ثابت كرديد.
امير مؤمنان- 7- فرمود: اگر شما مىگوييد كه موسى- 7- در كوه طور سينا با
خدايش سخن گفت، خداوند متعال با پيامبر اسلام نيز در آسمان هفتم سخن گفت.
و اگر نصارا مىگويند كه
حضرت عيسى- 7- نابينايان را بينا ساخت و مردگان را زنده كرد، در مورد
رسول خدا هم وقتى كه قريش از آن حضرت خواستند مرده را زنده كند، پيامبر مرا فرا
خواند و به محل گورستان آنان فرستاد و من خدا را خواندم و در اين هنگام، مردگان به
اذن خدا از قبرهايشان برخاستند در حالى كه خاك از سرشان مىريخت.
ابو قتاده انصارى در جنگ
احد حاضر بود، نيزهاى به چشمش اصابت كرد و چشمش از حدقه در آمد. چشم خود را با
دستش گرفت و نزد رسول خدا- صلّى اللَّه