responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 362

بيرون آمدم و به بغداد رسيدم. و اين همان سالى بود كه قرمطى‌ها «حجر الاسود» را به جايش برگردانده بودند. و من قصد داشتم كسى را كه حجر الاسود را در جايش نصب مى‌كند، ببينم؛ چون در كتابها خوانده بودم كه فقط امام هر عصرى، مى‌تواند آن را در جايش بگذارد. چنانچه در زمان حجّاج بن يوسف، امام زين العابدين- 7- آن را در جاى خود گذارد و استقرار پيدا كرد.

(1) ولى در بغداد، سخت مريض شدم و نتوانستم بروم. و از آن مرض براى خودم ترسيدم. و شخصى معروف به ابن هشام را نايب گرفتم و نامه مهردارى هم به او دادم. و در آن نامه از آن حضرت، از مدت عمرم پرسيده بودم و اينكه آيا اين مرض، مرض مرگ من است يا نه؟

به او گفتم كه: تمام هم و غم من اين است كه تو اين نامه را به گذارنده حجر الاسود بر جاى خود، برسانى و جوابش را بگيرى. و بخاطر همين تو را مى‌فرستم.

شخصى كه معروف به ابن هشام بود، مى‌گويد: هنگامى كه به مكّه رسيدم، تصميم گرفته شد كه حجر الاسود را نصب كنند. و من به خادمان كعبه پول دادم تا در جايى كه امكان دارد گزارنده حجر الاسود را در جاى خود، ببينم، بايستم. چند نفر از خادمان نيز اطراف من ايستادند و از ازدحام جمعيت، جلوگيرى كردند. من مى‌ديدم كه هر كس مى‌رفت تا آن را در جايش نصب كند، حجر الاسود مى‌لرزيد و نمى‌ايستاد. تا اينكه جوانى زيبا روى و گندمگون آمد و حجر الاسود را گرفت و در جايش گزارد. و سنگ ايستاد. مثل اينكه اصلا از جاى خود، برداشته نشده است.

در اين هنگام غريو شادى از مردم برخاست. و آن جوان به سوى درب رفت و من دنبال او رفتم و چشمم را از او بر نمى‌داشتم. و مردم را اين طرف و آن طرف مى‌زدم. و مردم خيال مى‌كردند عقل من عيب پيدا كرده و به من مى‌خنديدند. تا اينكه از مردم جدا شد. و با حالت تأنّى و به آرامى راه مى‌رفت ولى من به او نمى‌رسيدم. تا به جايى رسيد كه جز من كسى ديگر او را نمى‌ديد. ايستاد و متوجه من شد و فرمود: آنچه با خود دارى بياور. پس نامه را به او دادم. بدون اينكه به نامه‌

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست