نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 344
آرزوى فرزند داشتن
(1) 15- ابن فرات
مىگويد: در يكى از خيابانهاى سامرّا نشسته بودم. و خيلى علاقه داشتم تا فرزندى براى
من متولد شود. ناگهان امام حسن عسكرى- 7- سوار بر اسب آمد.
پس رو به حضرت كردم و
گفتم: آيا من صاحب فرزندى مىشوم؟
امام- 7- با
اشاره سر فرمود: آرى.
گفتم: پسر است؟
باز با اشاره سر فرمود:
نه. از اين رو، براى من فرزندى كه دختر بود، متولد شد.
تقاضاى دعا براى فرزند
(2) 16- زيد بن على
مشهور به «ابن رمش» مىگويد: پسرم بيمار شد در حالى كه من در سامرّا و او در بغداد
بود. لذا نامهاى به امام حسن عسكرى- 7- نوشتم و از او تقاضاى دعا
نمودم.
امام- 7- در
جواب مرقوم فرمودند: «آيا من علم ندارم كه مدت عمر هر كسى نوشته شده است». بعد از
آن، پسرم از دنيا رفت.
صبر در مصائب
(3) 17- ابو سليمان، از
محمودى نقل مىكند كه: نامهاى به امام عسكرى- 7- نوشتم. و از او تقاضا
نمودم تا دعا كند كه خداوند متعال براى من فرزندى مرحمت كند.
امام- 7- در
جواب مرقوم فرمودند: «خداوند به تو فرزندى روزى مىكند، و در باره او تو را صبر
دهد» سپس پسرى براى من متولد شد اما بعد از مدتى از دنيا رفت.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 344