responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 277

قسم! اى پسر محمّد! اگر خوف از دست دادن رياستى كه بر تمام يهود پيدا كرده‌ام، نبود به احماد (محمّد- 6-) ايمان مى‌آوردم و دستورات شما را اطاعت مى‌كردم. و قسم به خدايى كه تورات را بر موسى و زبور را بر داود و انجيل را بر عيسى نازل كرد، تا به حال كسى را نديدم بهتر از شما تورات و انجيل و زبور را بخواند. و به بهترين بيان و فصاحت و بلاغت، آن را تفسير كند.

(1) امام رضا- 7- تا ظهر با آنان بود. وقتى ظهر شد فرمود: من نمازم را مى‌خوانم و به مدينه بر مى‌گردم تا به وعده‌اى كه به والى مدينه داده‌ام و آن نوشتن جواب نامه صاحبش مى‌باشد، وفا كنم. و فردا صبح نزد شما برمى‌گردم، ان شاء اللَّه.

راوى مى‌گويد: بعد از اينكه امام نمازش را خواند، روانه مدينه شد. صبح روز بعد، حضرت برگشت و دوباره همان مجلس، برپا شد. پس كنيز رومى آوردند و امام با او به زبان رومى سخن گفت. و در اين حال جاثليق كه با زبان رومى آشنا بود، گوش فرا مى‌داد.

حضرت به زبان رومى خطاب به آن كنيز فرمود: محمّد- 6- را بيشتر دوست مى‌دارى يا عيسى- 7- را؟

گفت: تا زمانى كه محمّد- 6- را نمى‌شناختم، عيسى را بيشتر دوست داشتم. امّا بعد از اينكه محمّد- 6- را شناختم، او را بيشتر از حضرت عيسى و ساير پيامبران، دوست مى‌دارم.

جاثليق به كنيز گفت: اگر مسلمان بشوى، دشمن عيسى مى‌شوى؟! كنيز گفت: به خدا پناه مى‌برم! عيسى را دوست داشته و به او ايمان دارم ولى محمّد نزد من محبوبتر است.

آنگاه امام به جاثليق گفت: آنچه را كه اين جاريه گفت، براى مردم تفسير كن و همچنين تفسير كن آنچه را كه تو به او گفتى و او براى تو جواب گفت: پس جاثليق نيز همه اينها را براى مردم تفسير نمود. سپس جاثليق به امام عرضه داشت:

اى فرزند محمّد- 6- در اينجا مردى سندى مى‌باشد كه مذهبش نصرانى است و مى‌خواهد با شما به زبان سندى احتجاج نمايد.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست