نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 245
علاوه بر اين او جوان صادقى بود.
سپس حضرت فرمود: گويا تو
از سخن گفتن من به زبان حبشىها تعجب كردهاى؟
گفتم: آرى و اللَّه.
حضرت فرمود: تعجّب نكن،
آنچه كه بر تو پوشيده است و نمىدانى، شگفت آورتر است از آنچه كه اكنون ديدى. و
اينكه اكنون شنيدى، نسبت آن مثل قطره است به دريا. و اگر پرندهاى با منقار خود،
قطرهاى از دريا را بردارد، آيا چيزى از آن كم مىشود؟! امام مانند درياى بيكران
است و شگفتيهاى آن بيشتر از عجايب دريا است. و تمامشدنى نيست[1].
امام (ع) و نطق
پرندگان
(1) 6- بدر، غلام امام
رضا- 7- مىگويد: اسحاق بن عمار خدمت حضرت امام موسى بن جعفر- 7- رسيد و نشست. در اين هنگام مردى خراسانى اجازه خواست پس به كلامى تكلم
كرد كه مثل آن (هرگز) شنيده نشده بود، مثل كلام پرندگان بود.
اسحاق گفت: پس امام-
7- همه را با زبان خودش پاسخ داد تا اينكه سؤالاتش تمام شد و از نزد
ايشان رفت. عرض كردم: تا به حال اين گونه سخن گفتن را از شما نشنيده بودم.
فرمود: اين زبان عدّهاى
از مردم چين است. و همه آنها به يك زبان حرف نمىزنند. آيا تعجب مىكنى از صحبت
كردن من به زبان آنها؟
گفتم: آرى، جاى تعجب
دارد.
فرمود: شگفت انگيزتر از
آن را به تو خبر دهم و آن اين است كه امام، منطق پرندگان و نطق هر ذى روحى را
مىداند و چيزى بر او مخفى نيست[2].