نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 24
قرضهاى مرا ادا مىكند. اين كلمات را بر سر زبانش آورد ولى آن
را برد و به آنها داد. و آن مقدار طلا در ابتداى او به يك چهارم از قرضهاى او هم
نمىرسيد، ولى با آن توانست همه قرضهاى خود را بپردازد[1].
مهر نبوّت
(1) 29- اين حديث بطور
تواتر نقل شده است كه بين دو شانه پيامبر، خاتم بود و بر روى آن موى زيادى روييده
بود و تمام انبياى قبلى از آن خبر داده بودند[2].
پيامبر 6 و شفاى
چشم
(2) 30- در يكى از
جنگها، چشم يكى از ياران پيامبر آسيب ديد، بحدى كه به صورتش افتاد. به حضور حضرت
آمد و استغاثه كرد. رسول خدا- 6- چشمش را سر جايش گذاشت و
چشم آن مرد در حال، شفا يافت. و روشنايى و تيز بينيش بيشتر شد[3].
نيرنگ يهوديان بنى
نضير
(3) 31- پيامبر براى
مذاكره در مورد پرداخت ديه شخصى، به كنار قلعه يهوديان بنى نضير رفته بود، در سايه
ديوارى به استراحت پرداخت. شخصى از اين موقعيت استفاده كرد و خواست از بالاى ديوار
سنگى بر سر حضرت بيندازد و ايشان را از بين ببرد! ولى خداوند متعال او را از اين
توطئه يهود، آگاه كرد و حضرت، بىآنكه عكس العملى نشان دهد يا همراهان خود را خبر
كند، راهى مدينه شد.
يهود از ماجرا اطلاع
يافتند. و قضيه را از آن شخص يهودى پرسيدند، او هم