نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 227
ارتباط با ما و محبت و معرفت ما، اشكال گرفت.
گفتم: آرى، قسم به خدا!
چنين است.
فرمود: آنچه را كه گفتم
آن را خدا به من خبر داده بود. و من ساحر، كاهن و مجنون نيستم. بلكه از علوم نبوّت
است كه به ما گفته مىشود.
عرض كردم: چه كسى به شما
مىگويد؟
فرمود: گاهى به قلب ما
الهام مىشود و به گوش ما مىخورد. علاوه بر اين، خادمانى از طائفه جنّ داريم كه
مؤمن و شيعه ما هستند و بهتر از شما، ما را اطاعت مىكنند.
گفتم: آيا با هر يك از
ما، يكى از آنها هست؟
فرمود: آرى، و از آنچه
انجام مىدهيد و هر كجا هستيد ما را با خبر مىكنند[1].
پيشگويى امام باقر (ع)
در مورد حوادث مدينه
(1) 21- ابو بصير از
امام صادق (ع) نقل مىكند كه فرمود: پدرم امام باقر- 7- روزى در مجلسى
نشسته و سر خود را پايين انداخته بود. مدتى سكوت نمود، سپس سرش را بلند كرد و
فرمود: اى مردم! چه مىكنيد هنگامى كه مردى با چهار هزار نفر سپاه، وارد شهر شما
بشود و سه روز شما را از دم تيغ بگذراند و جنگجويانتان را بكشد و مصيبتى عظيم بر
شما وارد آورد و شما هم قدرت دفاع نداشته باشيد. و وقوع اين حادثه خيلى طول
نمىكشد، پس آماده باشيد و بدانيد كه اين، يقينا محقّق مىشود.
مردم به فرمايش پدرم
اعتنا نكردند و گفتند: هرگز چنين نخواهد شد. مگر عدهاى معدود از خواص بنى هاشم كه
مىدانستند سخنان حضرت، حق و درست است. مدتى نگذشت كه امام باقر- 7- به
همراه خانواده و بنى هاشم، از