responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 171

سپس على- 7- فرمود: «اى باد! ما را ببر».

آنها كه با حضرت بودند گفتند: وقتى كه در هوا بوديم هنگامى كه شب شد على- 7- فرمود: «اى باد! ما را بر زمين بگذار» سپس برخاست و با پايش بر زمين زد و چشمه‌اى جوشيد. آن حضرت وضو گرفت و گفت: شما نيز وضو بگيريد تا مقدارى از نماز صبح پيامبر را درك كنيد. سپس فرمود: «اى باد! ما را ببر».

رسيديم و ركعت آخر نماز پيامبر- 6- را درك كرديم. وقتى كه اقتدا نموديم، نماز پيامبر تمام شد و فرمود: «نمازتان را تمام كنيد». از نماز كه فارغ شديم فرمود: اى انس! «من بگويم يا شما مى‌گوييد؟». گفتيم: «يا رسول اللَّه چه كسى از شما بهتر مى‌تواند بگويد».

حضرت ماجراى ما را نقل كرد، مثل اينكه با ما بوده، سپس فرمود: «براى اين قضيه بر على شهادت بده اى انس».

انس مى‌گويد: على- 7- در منبر بود كه از من خواست گواهى دهم اما در شهادت سستى كردم. حضرت فرمود: بعد از سفارش رسول خدا- 6- كتمان شهادت مى‌كنى؟ خدا تو را به مرض برص مبتلا مى‌كند و چشمت كور و شكمت تشنه مى‌شود. وقتى كه از جايم برخاستم به برص مبتلا بودم و چشمم كور شده بود.

انس در ماه رمضان نمى‌توانست روزه بگيرد؛ چون زياد تشنه مى‌شد و در هر روز ماه رمضان، به فقرا احسان مى‌كرد و مى‌گفت: اين از نفرين على- 7- است‌[1].

مسلمان شدن هرمزان و مرگ عمر

(1) 37- در زمان خلافت عمر، اسيرى را آوردند و اسلام را بر او عرضه كردند ولى‌


[1] بحار: 39/ 137، حديث 4.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست