responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 100

راهب جواب داد: همسر، چون برگشتى زنى را از قبيله بنى زهره انتخاب كن وقتى كه عبد المطلب برگشت با «هاله بنت وهب» از بنى زهره ازدواج كرد[1].

عبد اللَّه پدر پيامبر 6 در محاصره يهوديان‌

(1) 163- عبد اللَّه، پدر پيامبر، وقتى كه به سن بلوغ رسيد، روزى به شكار رفت. بر حسب اتفاق، عدّه‌اى از يهوديها به آن حوالى آمده بودند تا پدر پيامبر- 6- را به قتل برسانند و نور خدا را خاموش سازند. وقتى چشمشان به عبد اللَّه افتاد، او را شناختند. هشتاد نفر او را با چاقو و شمشير محاصره نمودند.

وهب بن عبد مناف پدر آمنه نيز در اين روز براى شكار بيرون آمده بود. هنگامى كه ديد، يهوديها عبد اللَّه را محاصره كرده‌اند، براى نجات او شتافت. پرده از جلو چشمش كنار رفت و ملائكه زيادى را ديد كه با اسلحه، يهوديها را از اطراف او پراكنده مى‌سازند. از ديدن اين صحنه خوشحال شد، و به خانه عبد المطلب آمد و خواستار ازدواج آمنه با عبد اللَّه شد. و از آن دو پيامبر اكرم- 6- متولد شد[2].

سيف بن ذى يزن و اسرار نهانى‌

(2) 164- دو سال بعد از تولد پيامبر، سيف بن ذى يزن حميرى، با حبشى‌ها جنگ كرد و بر آنها پيروز شد. عده‌اى از اشراف قريش براى تبريك پيش او رفتند.

عبد المطلب نيز در ميان آنها بود. بعد از اينكه عبد المطلب به او تبريك و تهنيت گفت، از او پرسيد: تو كيستى؟

گفت: «من عبد المطلب پسر هاشم هستم».

گفت: پسر خواهر ما هستى.

سپس او را نزديك خود برد و گفت: برخى از اسرار نهانى را به تو مى‌گويم‌


[1] بحار: 15/ 218، حديث 35.

[2] بحار: 15/ 111، حديث 57.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 100
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست