responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 75

وى آمدند و خواستار مساعدت او شدند، ابى سفيان به خواستشان پاسخ مثبت داد و قريش و دوستان كنانى و تهامى و غطفانى و هواداران نجدى‌شان را، جمع كرد و مشركان و يهود با هم متحد شده و مردم بسيارى را از اطراف براى از ميان بردن مسلمانان، به مدينه كشاندند و از هر سو شهر را به محاصره درآوردند و به تعبير قرآن كريم:

إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ‌[1]: هنگامى كه از هر سو به شما روى آوردند. (و كار را بر مسلمانان سخت كردند).

به پيشنهاد سلمان فارسى (ره) خندقى حفر شد و پيامبر 6 به همراه مسلمانان كه تعدادشان به سه هزار تن مى‌رسيد، به سوى احزاب بيرون آمدند جمع مشركان و يهوديان به ده هزار تن بالغ مى‌شد و در آن طرف خندق اردو زدند، عمرو بن عبد ودّ، با سوارانى از قريش، حركت كردند و در تنگ‌ترين نقطه خندق ايستادند، سپس بر اسبان خود تاختند و از خندق گذشتند، على 7 به مقابلشان آمد، عمرو مبارز طلبيد، امام 7 آمادگى خود را اعلام نمود، پيامبر 6 به او فرمود: او عمرو است؟ و على 7 ساكت شد، عمرو دوباره مبارز خواست، على 7 عرضه داشت: يا رسول اللَّه، من آماده‌ام؟ دوباره همان جمله را تكرار نمود و على 7 ساكت شد، بار سوم، عمرو مبارز خواست، و على 7 گفت: يا رسول اللَّه، آماده‌ام؟ باز همان جمله را تكرار فرمود، و على 7 را به آرامش دعوت كرد، شايد ديگر مسلمين حركتى بكنند، ولى از ترس گويا پرنده بر سرشان نشسته بود، و همچنان ساكت ماندند.

عمرو پى در پى مبارز مى‌طلبيد و على 7 نيز متواليا، آمادگى خويش را


[1] احزاب/ 10.

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست