نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 367
فرشتگان او را يارى مىكنند، و كسى را كه او لعن مىكند، آنان
هم لعنش مىكنند، سپس مىگويند: خدايا بر همين بندهات به اندازه توانش در حال
سلامتى درود فرست زيرا تا بيشتر بتواند، لعن مىكند، سپس ندا از سوى حق مىآيد: من
دعاى شما را مستجاب نمودم و ندايتان را شنيدم و بر روحش در ميان ارواح درود
فرستادم و او را نزد خود، از برگزيدگان قرار دادم.
فضايل پس از شهادت
تا اينجا فضايلى بود كه
پيش از به دنيا آمدنش و در اوان ولادتش، ذكر كرديم اكنون به برخى از فضايل پس از
حياتش مىپردازيم:
منصور و فضائل على
7
1- در كتاب «اربعين احمد
مكّى» به سند خود از «سليمان بن مهران اعمش» نقل كرده، كه در شبى «دقّ الباب» شد،
و با ترس از جايم برخاستم و غلامم را صدا زدم كه چه خبر است؟
گفت: فرستاده منصور
عبّاسى است؟ گفتم:
إِنَّا لِلَّهِ وَ
إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ و بعد در را گشودم.
مأمور گفت: خليفه تو را
احضار كرده، من خواستم لباس بپوشم، با خود فكر كردم كه اين ظالم در اين وقت شب،
مرا احضار كرده، تا در مورد فضايل امير المؤمنين 7 از من چيزى بپرسد؟ و
اگر حق را بگويم، خواهى نخواهى مرا مىكشد، و اگر به ميل او سخن بگويم، جهنّم را
خريدهام، لذا از زندگى مأيوس شدم و مأموران همچنان مواظب من بودند.
لذا در زيرا لباسم كفنى
حنوط شده پوشيدم پيش از اين آن كفن را براى خود آماده كرده بودم سپس با كسان خود
خداحافظى كردم و با آنان رفتم.
در راه هيچ فكرى براى
نجات به نظرم نرسيد، تا اينكه بر او وارد شدم و
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 367