نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 357
در امّت همه علم مرا ندارد و خداوند علمى به من داده كه به
ديگرى نداده است، و به فرشتگان و پيامبران علمى داده، پس آنچه آنان آموختند، يك جا
به من داده شد و آن را به على 7 آموختم، پس تو همسر چنين مردى هستى و
فرزندانش دو سبط منند.
دخترم! ما اهل بيتى
: هستيم كه خدا شش خصلت به ما داده، كه به هيچ كس از اولين و آخرين
نداده است، بهترين پيامبر 6 پدرت، و بهترين وصىّ
شوهرت و بهترين شهيد عمويت حمزه؟ پرسيد: پدر جان او سيد شهدايى است كه با او كشته
شدند؟ فرمود: نه، بلكه سيد شهيدان اول و آخر است جز انبياء و اوصياء و جعفر و دو
فرزندم حسن 7 و حسين 7، سوگند به خدا، مهدى امت (عج) از
ماست كه زمين را پس از ظلم و جور پر از عدل مىكند.
سپس به سلمان فرمود: اى
سلمان گواه باش كه من با دوستانشان دوست و با دشمنانشان دشمنم، مگر نه ايشان در
بهشت با منند؟ سپس به على 7 نگاه كرد و فرمود: اى برادر، تو پس از من
زنده مىمانى و ستمكاريهاى قريش را نسبت به خود مىبينى، پس اگر يارانى يافتى، با
مخالفت بجنگ و گر نه، صبر و بيعت كن و خود را به هلاكت مينداز، زيرا تو نسبت به من
چون هارونى نسبت به موسى و شيوه هارون برايت سرمشق خوبى است، و ايشان (قريش) نسبت
به تو چون پيروان هارونند كه به منزله گوساله مىمانند، اى على 7 اختلاف
امّت در علم خدا گذشته و اگر بخواهد، آنها را متحيّر مىسازد، تا دو نفر هم اختلاف
نكنند، و مفضول را مقدّم ندارند و اگر بخواهد، نقمت را بزودى بر آنها وارد مىكند،
اما او دنيا را خانه عمل و آخرت را خانه قرار، معيّن كرده، تا كسانى كه بد عمل
كردند، كيفر دهد و نيكان را پاداش، امام 7 گفت: خدا را شكر بر نعمتهايش
و صبر بر بلاهايش.
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 357