نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 333
فرشتگان همچنان خدا را تقديس و تسبيح مىگفتند، خدا فرمود: به
عزّت و جلالم سوگند كه: ثواب تسبيح و تقديس شما را تا روز قيامت، به دوستان اين
بانو و پدر و همسر و فرزندانش خواهم داد.[1]
سلمان گويد: وقتى عباس از حضور پيامبر 6 بيرون رفت،
در راه على 7 را ديد و او را به سينه چسبانيد و ميان دو چشمش را بوسيد
و گفت:
پدرم فداى عترت مصطفى و
اهل بيتى : باد، كه خدا اين قدر آنها را عزيز و گرامى داشته است.
اهل بيت :
از فرشتگان مقرّب، برترند
ابى ذر گفت: از پيامبر
6 شنيدم كه مىفرمود: اسرافيل بر جبرئيل فخر كرد و
گفت: من از تو برترم؟ او گفت: چرا؟ گفت: زيرا من مصاحب هشت فرشتهاى هستم كه عرش
را حمل مىكنند، و نفخ صور به دست من صورت مىگيرد و به خدا از همه فرشتگان
نزديكترم؟
جبرئيل گفت: من از تو
برترم، پرسيد چرا؟ گفت: چون امين وحى خدا و فرستاده او، نزد انبياء و صاحب كسوف و
خسوف هستم و امّتهاى گذشته را خدا به دست من نابود كرد؟
پس از اينكه به نتيجه
نرسيدند قضاوت را به خدا واگذار كردند و خداوند به آن دو وحى فرستاد كه به عزّت و
جلالم قسم، آرام باشيد، زيرا كسى را خلق كردم كه از شما برتر است؟
پرسيدند: خدايا آيا كسى
را خلق مىكنى كه از ما برتر باشد و حال آنكه ما