responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 32

نمى‌شناسد، من خود را به او معرفى مى‌كنم كه من: ابو ذر غفارى هستم با دو گوش خود شنيدم و با دو چشم خود ديدم كه پيامبر مى‌فرمايد: على 7 پيشواى نيكان و كشنده كافران است، يارى‌كننده او پيروز، و خواركننده او خوار است ملعون است كسى كه ولايت او را انكار كند؛ و بدانيد كه من نماز ظهر را با پيامبر خدا 6 خواندم؛ سائلى در مسجد تقاضاى كمك كرد و كسى به او چيزى نداد، و دست خود را به آسمان بلند كرد و گفت: بار خدايا شاهد باش كه در مسجد پيامبرت تقاضايى كردم و كسى به من ترحّم نكرد، امير المؤمنين 7 در اين موقع در حال ركوع بود و با انگشت دست راست خود به سوى او اشاره كرد و انگشترى در آن بود سائل آمد و آن را برگرفت و رسول خدا شاهد حال بود، وقتى كه نمازش به پايان رسيد؛ سرش را به آسمان بلند كرد و گفت: خدايا برادرم موسى از تو خواست و گفت:

رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي‌[1] (اللّهمّ فانزلت عليه قرانا ناطقا) سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما بِآياتِنا (اللّهم و انا محمد نبيّك و صفيّك اللّهم) اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي‌ (و اجعل لى وزيرا من اهلى عليّا اخى اشدد به ظهرى).

: (اى خدا) سينه‌ام را بگشا و كارم را آسان كن و گره از زبانم باز كن تا كلام مرا بفهمند از كسانم وزيرى برايم قرار ده مثل هارون برادرم و پشتم را با او محكم كن و در امر (پيامبريم) شريكش نما (و تو آيه‌اى فرستادى و فرمودى:


[1] طه/ 25- 33

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست