نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 292
علم امام 7 بىپايان است
امام 7: پيش
از اينكه مرا نيابيد، بپرسيد[1] از «اصبغ بن
نباته» روايت شده، وقتى امام على 7 بر كرسىّ خلافت ظاهرى تكيه زد،
عمامه پيامبر 6 را بر سر نعلين او را به پا و شمشيرش
را حمايل نموده، به مسجد رفت، و بر فراز منبر نشست، سپس انگشتانش را در هم كرد و
بر روى شكمش قرار داد و فرمود: اى مردم: پيش از اين كه مرا از دست دهيد، بپرسيد،
اينجا مركز علم و لعابى است، كه پيامبر 6 به من داده
و آن را پر كرده، چه پر كردنى؟ زيرا دانش اولين و آخرين در نزد من است، سوگند به خدا
اگر كرسىاى بگذارند و بر آن بنشينم، اهل انجيل را با انجيل، و اهل تورات را با
تورات و اهل زبور را با زبور فتوا مىدهم، تا جايى كه تورات و انجيل و زبور به
زبان آيند و بگويند، على 7 راست گفت، و به آنچه خدا فرستاده، فتوا داد
و اهل قرآن را به قرآنشان فتوا دهم، آنگاه بگويد: على 7 راست مىگويد،
و به آنچه خدا در من نازل كرده، فتوا داده و اگر آيهاى در قرآن نبود (و مرا از
گفتن نهى نمىكرد) شما را به آنچه مىباشد و هست و تا قيامت واقع خواهد شد، خبر
مىدادم، و آن آيه اين است:
يَمْحُوا اللَّهُ ما
يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ[2]: خداوند هر چه را
بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مىكند و ام الكتاب نزد اوست.
سوگند به خدا اگر از هر
آيهاى بپرسيد كه: در شب نازل شده يا در روز، مكى است يا مدنى؟ در سفر نازل شده يا
در حضر، ناسخ است يا منسوخ،