نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 26
تا جايى كه درد را احساس نمىكرد، زيرا وقتى مىخواستند تير را
از بدن مباركش بيرون بكشند، منتظر مىماندند تا به نماز بايستد و چون مشغول نماز
مىشد و به سوى خدا روى مىآورد، تير را بيرون مىآوردند و حضرت چيزى احساس
نمىكرد، لذا وقتى از نماز فارغ مىشد و جريان را به حضرت مىگفتند: به امام حسن
7 مىفرمود: اين كار تو است.
اما هيچ گاه نافله شب
را، حتى در «ليلة الهرير» ترك نكرد.
روزى در جنگ صفين، مشغول
نبرد بود و ميان دو جناح درگير، منتظر زوال خورشيد بود، تا نماز را بخواند، ابن
عباس عرضه داشت: يا على چرا ايستادهاى؟ (و نمىجنگى)؟ فرمود: منتظر دخول وقتم تا
نماز بخوانيم؟! «ابن عباس» گفت: آيا اكنون وقت اين حرفها است، در حالى كه ما به
كار جنگ مشغوليم؟ امام فرمود: براى چه چيز مىجنگيم؟ مگر نه جنگ ما براى نماز است.[1] در مورد
نمازهاى پنجگانه، زكات، روزه، حجّ و جهاد، امام همه را به زيباترين وجه به جا
مىآورد و حالاتش در عبادت و خشوع، و خوف خدا بسيار عجيب بود و جز پيامبر خدا 6 كسى به او نمىرسيد، تا آنجا كه فرمود: نشستن من در
مسجد، نزد من دوست داشتنىتر از بهشت است، چرا كه لذّت بودن در بهشت براى رضايت
خاطر نفس است ولى نشستن در مسجد براى كسب رضايت خداست.[2]