نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 245
ابى بكر را در دل داشتند، چنان كه دوستى «سامرى» دل بنى
اسرائيل را پر كرده بود و لذا هارون را تنها گذاشتند؟
جوان گفت: سوگند به خدا
من كينه آنان را به دل مىگيرم و از كارشان بيزارى مىجويم و هميشه علاقمند به
امير المؤمنين 7 و دشمن دشمنانش خواهم بود، و به زودى به وى ملحق
مىشوم، و آرزو دارم كه شربت شهادت در ركابش نصيبم گردد. آنگاه با حذيفه خداحافظى
كرد و راهى ديدار امام شد.
در مدينه امام 7 در حالى كه عازم بصره بود، از وى استقبال نمود و همراه امام 7
به بصره رفت.
هنگامى كه جنگ جمل شروع
شد، نخستين فردى كه از ياران امام 7 به شهادت رسيد، همين جوان (ايرانى)
بود.
كيفيّت شهادت جوان
ايرانى در جنگ جمل
چون اصحاب جمل عازم نبرد
شدند، و امام 7 مىخواست از خونريزى و درگيرى ممانعت به عمل آورد،
قرآنى خواست و فرمود: چه كسى اين مردم را به حكم آن فرا مىخواند؟ و زنده كند آنچه
قرآن زنده كرده و بميراند آنچه قرآن ميرانده؟
در اين حال آنقدر نيزه
در ميان دو لشكر كشيده شده بود كه اگر كسى مىخواست، مىتوانست روى آنها راه برود.
اين جوان برخاست و عرضه
داشت: يا على 7 من حاضرم قرآن را ببرم و آنها را به آن فرا بخوانم؟
امام 7
دوباره جمله خود را تكرار كرد، و باز همين جوان پاسخ خود را تكرار كرد. امام 7 بار سوم صدا زد و كسى جز اين جوان، پاسخ مثبت نداد، امام 7 به
او فرمود: اگر اين كار را بكنى، كشته مىشوى؟
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 245