نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 243
على 7 و فضل تكيه داد و پاهايش روى زمين كشيده
مىشد، تا به مسجد رفت و ابى بكر را كنار زد، در حالى كه عمر و ابى عبيده و ابى
سالم و صهيب و گروهى ديگر آماده اقتدا به او بودند و ساير مردم از نماز خوددارى
مىكردند، تا بلال بر ايشان خبر بياورد. در اين حين پيامبر 6 با آن حالت وارد شدند و رداى ابى بكر را گرفت و او را كنار زد و در حال
نشسته با مردم نماز خواند و بلال تكبير مىگفت تا مردم بشنوند.
سفارش پيامبر 6 در حال بيمارى
پس از نماز رسول خدا
6 نگاهى به اطراف كرد و ابى بكر را در ميان جمعيّت
نديد و خطاب به مردم فرمود: از ابن ابى قحافه و اصحابش كه آنها را زير نظر اسامه
قرار و دستور حركت دادم؛ تعجّب نكنيد زيرا براى فتنه وارد شهر شدند، آگاه باشيد كه
خداوند آنها را سست و ضعيف مىگرداند، مرا به منبر بالا بريد؟! به كمك اطرافيان
برخاست و بر پلّه اول منبر نشست آنگاه خدا را سپاس گفت و فرمود: اى مردم پيك حقّ
رسيده و به راهى كه همه مردم مىروند، مىروم و حجّت واضح را در ميان شما نهادم و
شب را چون روز روشن قرار دادم، پس از من به اختلاف روى نياوريد، چنان كه بنى
اسرائيل، پيش از شما به اختلاف دچار شدند، اى مردم بدانيد آنچه قرآن بر شما حلال
كرد، من نيز حلال كردم و آنچه حرام كرد، من هم حرام كردم.
دو درّ گرانبها در
ميانتان مىگذارم، هر گاه به آنها تمسّك كنيد، گمراه نخواهيد شد؟ و آن كتاب خدا و
عترت من اهل بيت : است، اين دو جانشين من در ميان شما است و از هم جدا
نمىشوند، تا در كنار حوض بر من وارد شوند، آنگاه از شما خواهم پرسيد: كه چگونه با
آنها رفتار كرديد، در آن روز
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 243