نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 220
مىكنيم، و خدا شاهد بر شما خبرى است كه از پيامبرتان مىدهيد
و صلاحى را كه براى امّت مىخواهيد.
توضيح حذيفه به جوان
ايرانى
حذيفه گفت: اى جوان حال
كه در مقام سؤال و تحقيق برآمدهاى، بشنو و به سخنانم توجه كن، اما كسانى كه پيش
از امام 7 با عنوان امير المؤمنين خوانده شدند، عنوانى بود كه مردم در
بارهشان به كار مىبردند، اما نسبت به على 7، نامى بود كه جبرئيل از
سوى خدا برايش آورد و پيامبر 6 شاهد آن بود، چرا كه
جبرئيل به عنوان امير المؤمنين به او تبريك گفت و اصحاب، حتّى در زمان رسول خدا
6 او را به اين لقب مىخواندند، جوان گفت: خدا تو را
رحمت كند، بيشتر براى ما توضيح بده؟ حذيفه گفت: پيش از دستور منع و حجاب، هر گاه
مسلمين مىخواستند، بر پيامبر 6 وارد شوند، پيامبر 6 دستور داد، هر گاه «دحيه» نزد او نشسته، كسى وارد نشود،
زيرا نويسنده نامههاى آن حضرت، براى قيصر روم و بنى حنيفه و ملوك غسانى، او بود و
جبرئيل به صورت او بر پيامبر 6 نازل مىشد، لذا حضرت
فرمان داد، هر گاه دحيه حضور دارد، وارد نشوند.
حذيفه در ادامه افزود،
روزى براى انجام كارى براى ديدار رسول خدا 6 راهى
خانه او شدم، به اين اميد كه شايد، بدون حضور ديگران او را زيارت كنم.
وقتى به در خانه رسيدم،
ديدم پردهاى آويخته است، آن را كنار زدم تا وارد شوم، ديدم دحيه نشسته و سر
پيامبر 6 روى دامن اوست، وقتى با اين امر مواجه شدم،
بازگشتم، و در راه على 7 را ديدم، پرسيد: از كجا مىآيى؟ گفتم:
از نزد پيامبر 6؟ پرسيد: چه كردى؟ گفتم: مىخواستم وارد شوم، و كارى را
كه داشتم مطرح كنم، اما حضرت آمادگى انجام حاجت مرا نداشت، فرمود:
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 220