responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 199

نشسته بودند و آنچه را يادآورى شدند، فراموش كردند، و الحمد للَّه رب العالمين.

سلمان گويد: وقتى از مسجد خارج و مردم پراكنده شدند، و كاروان خواستند حركت كنند، در حالى كه مسلمان شده بودند، نزد امام 7 آمدند تا وداع كنند؛ از امام 7 اجازه خواستند.

حضرت در كنار آنان نشست.

جاثليق گفت: اى وصى محمد 6 و پدر فرزندان او، ما اين امت را چون كسانى كه از بنى اسرائيل و قوم موسى هلاك شدند و هارون آنها را رها كرد، مى‌بينيم، چنان كه بنى اسرائيل در اطراف گوساله سامرى اعتكاف كردند و به پرستش آن روى آوردند.

ماجراى هر پيامبرى كه خدا مبعوث نمود، شياطين و دشمنانى از انس و جنّ، دين را بر پيامبر 6 تباه كردند و امت را به وادى هلاكت سوق دادند، و وصىّ او را كنار گذاشتند و پس از او مدّعى امر خلافت شدند.

خداوند به ما نشان داد معرفت به هلاك اين قوم را- چنان كه صادقان را وعده فرموده- و فاصله راه تو با آن را بر ايمان روشن ساخت و ما را به آنچه اينان نمى‌بينند، بصير گردانيد، ما اولياى تو و بر دين و راه و طاعت تو هستيم، پس اگر فرمان دهى، با شما خواهيم بود! و شما را بر ضد دشمنانت يارى مى‌كنيم؟ و اگر فرمان حركت به ما بدهى، مى‌رويم و به آنچه ما را مصروف داشته‌اى، حركت مى‌كنيم؟ ما صبر تو را بر آنچه ديده‌اى، مى‌بينيم، و همچنين سيماى اوصيا و سنّت ايشان را پس از پيامبرشان در شما مشاهده مى‌كنيم، آيا عهدى از پيامبرت نزد خود دارى؟

كه اين گونه در ميان مردم بر كارشان صبر مى‌كنى؟

امام على 7 فرمود: آرى، سوگند به خدا، از رسول خدا 6 نزد خود عهدى‌

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست