نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 178
كه شما از راه غلبه پيش رفتهايد، پس بر ما لازم است كه با
شما بحث كنيم، تا مدّعايتان را بشناسيم و راهتان را براى خود، روشن سازيم، و حق را
پس از پيامبرتان در ميان شما، بشناسيم (كه چه كسى وصى اوست)، و بدانيم، آيا راه
صواب را با ايمان برگزيدهايد، يا به راه جهل و كفر رفتهايد؟
سپس به ابى بكر گفت: اى
پيرمرد، به ما پاسخ بده؟ راوى گفت: ابى بكر به ابو عبيده نگاه كرد، شايد عوض او به
جاثليق پاسخى بدهد، ولى جوابى نشنيد.
پس از آن جاثليق به
ياران خود گفت: بناى اين قوم بر اساسى استوار نيست، و حجتى بر ايشان نمىبينم، آيا
شما هم اين گونه تشخيص مىدهيد؟
گفتند: آرى سپس به ابى
بكر گفت: پرسشى دارم؟
ابى بكر گفت: بپرس،
جاثليق گفت: به من بگو، مقام تو و من نزد خدا چيست؟
ابى بكر گفت: اما من نزد
خود، مؤمن هستم، ولى نمىدانم نزد خدا چه هستم، و اما تو نزد من كافر محسوب
مىشوى، ولى نمىدانم نزد خدا چگونه هستى، جاثليق گفت: اما نسبت به خود، كفر را پس
از ايمان رقم زدى و مقام ايمانى خود را نشناختى كه آيا در آن محق هستى يا مبطل؟
اما نسبت به من، ايمان
را پس از كفر رقم زدى (و آرزو كردى)، پس نزد تو وضع من بسيار از وضع تو بهتر خواهد
بود، زيرا به ايمان خود، در نزد خدا يقين ندارى، و براى من به رستگارى و نجات و
براى خود، به هلاك و كفر گواهى دادى.
آنگاه به ياران خويش
گفت: خود را نيك بدانيد، زيرا به نجات شما پس از كفر، شهادت داد.
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 178