نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 145
اخبار غيبى در رابطه با ايرانيان و ظهور قائم (عج)
از «اصبغ ابن نباته»
روايت است كه گفت: در خدمت امير المؤمنين 7 بوديم، كه تا ظهر در ميان
بازار قدم مىزد و مردم را از كمفروشى، نهى مىكرد، تا به مردى رسيد، او برخاست و
امام 7 را به منزل خود دعوت كرد، و اظهار داشت: يا امير المؤمنين 7 چون شما نهار تناول نكردهايد، دوست دارم در خدمت باشم و برايم دعا كنيد؟
امام 7 فرمود: شرطى دارد؟ عرض كرد مىپذيرم، فرمود: به اين شرط كه چيزى
از بيرون به منزل نبرى و غير از آنچه مهياست، به تكلّف نيفتى؟ او شرط را پذيرفت؟ و
همراه امام 7 وارد خانهاش شديم و مقدارى سركه و روغن و خرما، خورديم،
سپس به بيرون آمديم و به قصر دار الاماره رسيديم.
امام 7 پايش
را به زمين زد و اطراف را لرزاند و سپس فرمود: سوگند به خدا، بدانيد از اينجا قائم
ما دوازده هزار زره و دوازده هزار كلاهخود دورو، بيرون مىآورد، و بر دوازده هزار
مرد ايرانى (فرزندان عجم) مىپوشاند و آنگاه فرمان مىدهد، كه هر كس را، بر غير
دينشان باشد، بكشند، و من اين را مىدانم و مىبينم، همان گونه كه امروز را
مىبينم!
امام 7
بيماران را شفا مىدهد
از مالك اشتر (ره) روايت
شده در شبى تاريك بر امام 7 وارد شدم، و پس از سلام و احوالپرسى،
فرمود: چه چيزى در اين ساعت، تو را به اينجا كشانده؟ مالك گويد: گفتم علاقه و
اشتياقم به شما و ديدارتان، فرمود: درست گفتى، سپس پرسيد: گويا كسى در بيرون خانه
و پشت در، ايستاده است؟
عرضه داشتم: بلى سه نفر؟
امام 7 از خانه خارج شد و ملاحظه كرد كه يك نفر نابينا و يك نفر ناتوان
و سومى مبتلا به پيسى است، امام 7 پرسيد: نيازى
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 145