كه بر يك حال نمىماند، بلكه در واقع هيچ
است، توجه نمايد. برفرض كه اين دنيا چيزى باشد- همانگونه كه مقتضاى فريب و نيرنگ
شيطان است كه امر را بر مردم مشتبه نموده و به آنان چنين نمايانده است كه دنيا چيز
نيكويى است- ليكن بىترديد قابل مقايسه با لذتهاى آخرت كه خداوند براى اولياء و
خاصانش برگزيده است، نخواهد بود. پس برفرض كه در دنيا چيزى از حسن و نيكويى باشد
در مقايسه با خوبى آخرت بهشمار نمىآيد؛ و اگر بازهم در آن نظر كنى و خوب
بينديشى، برايت روشن خواهد شد كه هركس به امرى از امور دنيا از آنجهت كه دنياست،
و نه براى رسيدن به آخرت، توجه كند، در واقع به نيستى محض و يك امر باطل و پوچ
توجه نموده است.
[شيوه اهل بيت عليهم السّلام درباره دنيا]
پس اى برادر! بدانكه شيوه اهل بيت عليهم السّلام بر آن است كه بدانى
دنيا هيچ است؛ و اگر دنيا در ديده تو چيزى است و عزم آن دارى كه براى دستيابى به شىء
ديگرى كه بهتر از آن است، آنرا رها كنى، به روش اهل بيت عليهم السّلام رهنمون
نگشتهاى. پس فكر خويش را متمركز ساز، و از پروردگار خويش با تضرع بخواه كه دنيا
را آنگونه كه امامان عليهم السّلام مىديدند به تو بشناساند، تا در جرگه كسانى
قرار گيرى كه از راه و روش آنان پيروى مىكنند، و در غيراينصورت ما در يك وادى و
آنان در وادى ديگرى خواهند بود.