نمىگويم: از هيچ امر كوچك و بزرگى فروگذار مباش، تا مطلب در نظرت
سخت آمده اعتراض كنى كه:
من كجا و اينهمه كجا؟! بلكه مىگويم: بناى كار خويش را بر آن مگذار
كه اعمال به ظاهر جزيى را در اثر سهلانگارى رها سازى، اما اينكه در اثر غلبه هوا
و فريب نفس و شيطان در موردى لغزشى داشته باشى، مطلب ديگرى است، كه از غيرمعصوم جز
اين انتظارى نيست.
مقصود ما آماده ساختن نفس بر عدم تسامح و سهلانگارى است، چراكه
مواظبت بر اين امور ناچيز و ترك مسامحه در آنها انسان را رشد داده و به مقامات
بلند و عالى مىرساند؛ زيرا خداوند آنها را كليد آن گنجها قرار داده است؛ و هركس
كليد گنجها را در دست داشته باشد، بىنياز و رستگار مىگردد. اگر خوف طولانى شدن
سخن نبود، اين حقيقت را به خوبى روشن ساخته، شواهد بسيارى بر آن اقامه مىكردم كه
سزاوار آن مىباشد، چرا كه درى است متقن و محكم كه هزاران باب حكمت از آن گشوده
مىشود. اميد است در فصلهاى آينده توضيح بيشترى در اينباره دهيم، ان شاء الله.