اى فرزندان آدم! جملگى گمراهيد مگر آنها كه من هدايت كرده باشم؛ و
همگى تنگدستيد مگر آنها كه من ثروتمند كرده باشم؛ و همه شما در هلاكت هستيد مگر
آنانكه من نجات داده باشم. پس از من بخواهيد تا شما را هدايت كنم و راه كمال و
رشد شما را كفايت نمايم. گروهى از بندگان مرا فقط فقر و تنگدستى اصلاح مىكند، كه
اگر آنها را ثروتمند سازم فاسد و تباه مىگردند. و صلاح گروهى از آنها در صحت و
سلامتى است، كه اگر بيمارشان سازم، فاسد مىشوند.
چهبسا بندهاى از بندگانم براى شب زندهدارى و عبادت تلاش و كوشش مىكند،
و من به خاطر توجهى كه به او دارم، خواب را بر او چيره مىگردانم، و او تا صبح
مىخوابد، و با حالت خشم و ناخشنودى از خودش بر مىخيزد. اگر او را رها مىكردم تا
آنچه را مىخواهد انجام دهد، به كار خويش مغرور مىگشت، و اين غرور و خودپسندى
موجب هلاكت او مىگرديد. او [در صورت توفيق به آن عبادات] گمان خواهد كرد از همه
عابدان پيشى گرفته و از جرگه گناهكاران رسته است، و همين انديشه موجب دورى او از
من مىگردد، و او مىپندارد كه با كارهاى خود به من نزديك گشته است.
هان! مبادا كه بندگان بر اعمال خويش تكيه كنند هرچند نيكو باشد، و
مبادا گناهكاران از آمرزش گناهانشان مأيوس گردند هرچند فراوان باشد، و ليكن بايد
به رحمت من اعتماد كنند، و اميدشان به فضل من باشد، و به حسن نظر من اطمينان
يابند، زيرا من آنگونه كه به صلاح بندهام باشد امور او را تدبير مىكنم، و من به
آنها مهربان و آگاهم.