پس اى برادر! تنها با ياد خداست كه دل به راستى آرام مىگيرد، و تنها
باتوجه نفس به دنياى تنگ از روى حرص و بخل و نااميدى از رحمت الهى است كه دل نگران
و مضطرب مىگردد.
بنابراين، پشت نمودن به اندوهها باعث توجه به خداى حىّ قيّوم
مىگردد، خداوندى كه گشاينده گرهها و برطرفكننده غمهاست.
از اينرو كمترين وسيله براى بدست آوردن رضا به قضاى الهى، بيرون
ريختن غمها و اندوهها از دل و خالى نمودن آن براى توجه به حضرت ربوبى است. در اين
هنگام است كه آدمى الطاف نهان و آشكار خداوند، و ضمانت خداوندى براى كفايت نمودن
همه امور بندهاش را مشاهده خواهد كرد، چنانكه فرمود:
پس چارهاى نيست جز واگذار نمودن امور به قضاى الهى؛ گرچه خداوند
آدمى را به مراجعه به اسباب امر فرمود [كه براى هر مقصودى وسايل آنرا بجويد]، لكن
اين امر مشروط است به عدم اعتماد بر آنها كه در اين صورت برگرفتن اسباب در واقع
براى عمل به فرمان خداوند خواهد بود. پس اگر اثر نمود، به اذن خداوند