responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 92

اسفند و خيابان ثبت اسناد واقع بود، و آنجا مركز نظاميان است، از قورخانه و باشگاه افسران و شهربانى و وزارت جنگ، محلّ تردّد و عبور افسران بسيار است. و يك نفر افسر كه اهل بيت ما را محجّبه و با عبا و پوشيه ديده بود گمان كرده بود اين خانم نيازمند است و براى سؤال آنجا ايستاده است، لهذا آمده بود و به ايشان چيزى داده بود، و بعد ايشان متوجّه شده بود كه پول است و دنبال آن افسر ميرفته است. افسر هم پول را ميگيرد و ميگويد: خانم ببخشيد!

كسانيكه پاسدار و حافظ دين بودند، نه تنها خصوص بنده بلكه همه، در چنين شرائطى زيست مى‌نمودند كه عِمامه لباس تكدّى، و چادر عصمت زن پوشش خجلت از دريافت وجه گدائى تلقّى مى‌شد. اينك فضلا و طلّاب ما قدر عِمامه رسول الله را مى‌شناسند، و زنان ما در حجاب و عفّت، خود را از دستبرد نظر اجانب و نگاههاى شيطانى مصون و محفوظ ميدارند.

چون در آن سال سفر ميسّر نشد، لهذا سال بعد از آن در همان ايّام اواخر ذو القعدة الحرام به سمت أعتاب مقدّسه رهسپار شدم.

حقير چند روز در كاظمين عليهما السّلام زيارت و سپس با چند نفر از رفقاى كاظمينى به صوب كربلا حركت نموديم. در اين سفر حضرت آقاى حدّاد براى تعمير منزل خود ناچار به تغيير دادن منزل و اجاره كردن يك اشكوب در مقابل آن شده بودند. آن اشكوب داراى سه اطاق بود، ولى بامى داشت وسيع كه مُحَجَّر بوده و شبها براى نماز و اجتماع رفقا در ليالى جمعه و ايّام زيارتى از آن استفاده مى‌شد.

غصب نيمى از منزل آقا حاج سيّد هاشم و انتقال ايشان به منزل اجارى‌

توضيح آنكه: منزل شخصى ايشان متعلّق به عيالشان بود كه أبو الزّوجه ايشان به نام حسين أبو عَمْشَه‌[1] به دخترش هبه كرده و بجهت آنكه به سادات و


[1] -

أبو عمشه در نزد عرب كنيه كسى مى‌باشد كه اسمش حسين است و ازدواج كرده و دختر آورده است وليكن پسر ندارد. شغل أبو عمشه ما تعمير اسلحه گرم بوده است مثل تفنگ. او غالباً در سفر بود و به قُراء و قصبات ميرفت و در هر دهى چند روز مى‌ماند و اسلحه هايشان را تعمير مى‌نمود، و پس از آن به دهِ ديگر.

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست