responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 87

مى‌ريزد؛ تا وقتيكه جان در بدن دارم!»

و به عبارت مختصر و كوتاه: داستان كربلا داستان بسيار غامض و پيچيده‌اى است. عيناً مانند سكّه دو رو مى‌باشد: يك روى آن عشق و شور و نيل و فوز حضرت سيّد الشّهداء 7 مى‌باشد به آن عوالم، و روى ديگر آن غصّه و اندوه و عذاب و شكنجه و گريه مى‌باشد. امّا كسى ميتواند آن روى سكّه را تماشا كند كه اين رو را ديده و تماشا كرده و از آن عبور نموده باشد؛ بِمِثْل هذا فلْيَعملِ العامِلون.

بارى، نحوه قرائت و كيفيّت خواندن اين ابيات مولانا طورى بود كه گوئى حضرت حدّاد با حقيقت آن معانى متّحد و از آبشخوار واقعيّات و حقائق و معادن آن، سخن ميگويد. تو گوئى كه اينجا روز عاشوراست، و او دارد از باطن و ضمير حضرت سيّد الشّهداء 7 خبر ميدهد و براى اصحاب و ياران خود پرده بر ميدارد.

لفظ «فَناء» بيشترين لفظى بود كه بر زبان حدّاد عبور ميكرد، و هيچ چاره و گريزى را بالاتر از فَناء نميديد، و رفقاى خود را بدان دعوت مى‌نمود.

تشرّف حضرت حدّاد به سامرّاء و زيارت عسكريّين سلام الله عليها

حقير تا سوّم شهادت امام 7 در كربلا ماندم و روز چهاردهم در خدمت حضرت استاد به كاظمين عليهما السّلام وارد شديم و دو شب در آنجا توقّف نموده و پس از آن با ايشان و برخى از رفقاى دگر به سامرّاء مشرّف شديم و چهار شب هم در آنجا از بركات آن انوار قدسيّه بهرمند گشتيم، سپس به كاظمين عليهما السّلام مراجعت نموده و از آنجا يكسره به طهران برگشتم كه از بيستم شهر محرّم الحرام تجاوز ميكرد، و مجموع اين سفر پنجاه و پنج روز شد

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست