«و بما الهام بخش كه مطيع و منقاد تو گرديم در آنچه را كه از اراده و
مشيّتت بر ما وارد مىسازى؛ بطوريكه دوست نداشته باشيم تأخير آنچه را كه زودتر به
ما رسانيدهاى، و نه تعجيل آنچه را كه ديرتر به ما رسانيدهاى، و ناپسند نداشته
باشيم آنچه را كه مورد محبّت تست، و نگزينيم آنچه را كه تو ناپسند دارى!»
واضح است تا وقتيكه شهود عينى توحيد براى انسان حاصل نشود اين
درخواستها از لقلقه لسان تجاوز نمىكند، و اين حالات حقيقةً در انسان متمكّن نمىگردد؛
امّا بواسطه انكشاف توحيد أفعالى و اسمائى اين معانى پديدار مىآيد. بنابراين
درخواست و طلب اين معانى، درخواست و طلب توحيد است.