نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 584
داد. شيخ الشّيوخ، عظيم بَشاشت و استبشار
اظهار فرمود.
آنگاه جماعت أصحابنا به ذكر شمايل اين شيخ عيسى رضى اللهُ عنه مشغول
شدند، و از آن جمله گفتند كه: شنوديم كه او را در شبانروزى هفتاد هزار خَتْمَه
وِرْد است.
يكى از اصحاب شيخ الشّيوخ گفت: آرى، و الله كه من اين سخن شنيده
بودم، و دغدغهيى از اين معنى در خاطر من تمكّن يافته؛ تا شبى مر اين شيخ عيسى را
در طواف دريافتم، بعد از آنكه تقبيل حَجَر الاسْود كرد، تا درِ كعبه معظّم رسيدن-
كه آن مجموع را ملتزم ميخوانند- به رفتارى معهود ختمهاى تمام خوانده بود؛ و من
تماماً حرفاً بَعْدَ حَرْفٍ از وى شنوده و مبيَّن فهم كرده؛ و معلوم است كه مسافت
ملتزم، سه چهار خطوه بيش نباشد. و حينئذٍ من مُتيقِّن شدم كه ورد هفتاد هزار
خَتْمَهاش درست و راست است.
پس شيخ الشّيوخ رضى اللهُ عنه و جمله أصحابنا مر آن ناقل را كه عظيم
صادق القول بود، در آن إخبار تصديق كردند، و همه به وقوع آن متيقّن گشتند.
پس، از شيخ الشّيوخ رضى اللهُ عنه سؤال كردند كه: اين از چيست؟!
شيخ فرمود كه: از باب بَسْطِ زَمان است. چه حقّ تعالى چنانكه به نسبت
با بعضى أوليا كه اصحاب خُطوهاند مكان را منقبض ميگرداند تا راه يك ساله را به
روزى ميروند، همچنين به نسبت با بعضى كه أصحاب لَحظَه و لَمْحَهاند زمان را منبسط
ميكند تا عين زمانيكه به نسبت با خَلق ديگر، يك ساعت باشد، به نسبت با ايشان پنج و
ده سال ظاهر مىشود.
داستان مرد زرگر كه براى او بسط الزّمان شد، از «مشارق الدّرارىّ»
پس شيخ الشّيوخ رضى اللهُ عنه بر صدق اين قضيّه حكايت زرگر صوفى كه
مشهور است از مريدان شيخ ابن سُكَيْنَه و بستن او سجّادههاى صوفيان را روز جمعه
در ميزَر، براى آن تا به جامع برَد، و رفتن او بر كنار دجله براى غسل جمعه، و
جامهها بر كنار دجله نهادن، و در دجله غوطه خوردن، و در مصر
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 584