نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 563
بخش دهمين: سفر هشتم حقير به أعتاب عاليات در سنه 1394 هجريّه
قمريّه
سفر هشتم حقير به أعتاب عاليات در سنه 1394 هجريّه قمريّه
اين سفر نيز در اواخر ذو القعدة صورت گرفت و تا بعد از دهه عاشوراى
1395 بطول انجاميد. غاية الامر حضرت آقا در حين ورود حقير به كاظمين عليهما
السّلام در آنجا مشرّف بودند، و حقير چند روزى در معيّت ايشان در منزل اخوان
گرامى: آقايان حاج أبو أحمد عبد الجليل مُحيى و حاج أبو موسى جعفر مُحيى سلّمَهُما
اللهُ تعالى مشرّف بوديم؛ و پس از زيارت آن بقعه مباركه و چند شب هم در سامرّاء در
معيّت ايشان و آن جنابان مستطابان در اواسط دهه اوّل ذو الحجّة به كربلاى معلّى
رهسپار و در موطن اصلى و وطن هميشگى در منزل ايشان جُلّ و بساط را پهن كرده، و تا
هنگام مراجعت حتّى زيارت نجف أشرف و مراجعت به كاظمين عليهما السّلام تا لدَى
الخروج در معيّت ايشان بوديم. الحمدُ للّه و له المنَّة علَى جَميع الاحوال
سيّد خشك مغزى، ادّعاى سيّد حسنى را ميكند
مطلب مهمّى كه در اين سفر اتّفاق افتاده بود و در اختتامش بنده مشرّف
بودم، داستان شخصى بود به ادّعاى سيّد حسنى كه شور و آشوبى در عتبات مباركات بر پا
نموده بود؛ و اگر خداى نخواسته مرحوم حدّاد نبودند و جلوى فتنه را نمىگرفتند،
شايد نظير قضيّه شيخيّه و پُشت سَريّه و بالاخره بابيّه و أزليّه و بهائيّه از آب
در مىآمد.
توضيح آنكه: سيّدى تقريباً جوان به نام ... از مشهد مقدّس به عنوان
سيّد حسنى با ادّعاى مأموريّت باطنى و مكاشفهاى حركت ميكند به صوب عراق، و سكونت
خود را در سامرّاء و در مدرسه مرحوم مجدّد آية الله حاج ميرزا
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 563