اشك ما بر أبا عبد الله الحسين 7 از درون قلب ما و از سويداى دل ما جارى است و با آن اشك ميخواهيم قالب تهى كنيم، چرا كه آن اشك با نفس ما و روح ما بيرون ميريزد؛ نه اين اشكهائى كه از خيال و پندار ايشان مى‌آيد، و روزى هم همين‌ها سيّد الشّهدا را مى‌كشند، آنگاه مى‌نشينند و اقامه عزا مى‌نمايند و در ماتمش سينه ميزنند.

من كجا به زيارت قبر أبو حنيفه رفتم؟ خدا لعنت كند أبو حنيفه را كه مرد منحرفى بود از ولايت. من يك روز با رفقاى كاظمين بعد از زيارت نوّاب أربعه در بغداد، براى زيارت قبر معروف كرخى با آنها رفتم، و سر قبر جُنَيد هم نرفتم، با آنكه جنيد از أعاظم اين طائفه است و ميگويد: شيخ ما در اصول و فروع و در بلا كشيدن علىّ مرتضى است.

او خواهر زاده سَرىّ سَقَطى بوده و وى تحقيقاً شيعه بوده است، و از أعاظم اهل تشيّع و ولايت و از مشايخ اين طريق است.

امّا معروف كَرْخى بدون هيچ ترديد و شكّى از أعاظم شيعه و داراى ولايت عاليه بوده است. كيست كه در معروف كرخى شكّ كند؟ همه علماء او را به عظمت و جلالت ياد كرده‌اند و او را از شيعيان خُلّص و از تربيت شدگان بدست حضرت امام علىّ بن موسى الرّضا 7 شمرده‌اند. [1]

اين مسكين‌ها آمده‌اند و زيارت قبر معروف را به زيارت قبر أبى حنيفه تحريف كرده‌اند.

از محيى الدّين عربى بسيارى از بزرگان شيعه نام ميبرند و عبارات وى را

______________________________ [1] و حتّى آية الله سيّد شرف الدّين عامِلى در كتاب «المُراجعات» در طبع اوّل ص 95، در تحت شماره 84، در ضمن المراجعة 16، او را از زمره يكصد نفر رجال شيعه ذكر نموده است. و ما در رساله‌اى كه در احوال معروف كرخى نوشته‌ايم و در جنگ خطّى شماره 18، ص 206 تا ص 219 آمده است، بطور تفصيل از مقام و منزلت او ياد نموده‌ايم.