نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 544
اين جريانات هم اتّفاقاً وقتى واقع شد كه
جمعى از زوّار ايرانى از محبّين آقا به عتبات عاليات مشرّف بودهاند و با
ملاقاتهاى عديده، ذهن ايشان را هم مشوب مىنمودند. و ناگفته نماند كه: همان كسى كه
پس از رحلت مرحوم آية الله انصارى قدَّس الله نفسَه نداى عدم نياز به استاد را
بلند كرد، و موطنش يعنى موطن اصليش ساليان متمادى در كربلا بود، اينك هم در
كربلاست و آتش فتنه را شعله ميزند؛ و سِرّاً نه عَلَناً اين دو شيخ را تقويت
ميكند.
حضرت آية الله حاج شيخ عبّاس قوچانى هم كه از روح قضيّه مطّلعند، و
از اين دو نفر كه مدّتى با ايشان هم تردّد داشتهاند، متنفّر و منزجر بودهاند؛ در
اين حيص و بيص كارى از دستشان ساخته نيست مگر آنكه اين دو نفر را ديگر به مجلس خود
نپذيرند و رفقاى خود را جمع نموده و از ورود در اينگونه مسائل برحذر دارند.
تبليغات اين دو نفر بسيارى را متزلزل نمود كه ديگر راه بازگشت
برايشان نبود، و بعضى را متحيّر و سرگردان و در شكّ انداخت كه تا آخر عمر بدينگونه
بودند؛ و بعضى هم مطلب برايشان منكشف شد كه: اينها همه دعايات شيطانى است، و حدّاد
كه روح توحيد است، روح ولايت است. و توحيد عين ولايت است و تفكيك بردار نيست.
تمام اين قضايا وقتى بود كه حقير طهران بودم و اصلًا از جريان
اطّلاعى نداشتم. و در أواخر آن كه مصادف با أوان تشرّف بنده بود، بعضى از دوستان
به حضرت آقا گفته بودند: ما خائفيم از اينكه ارتباط و محبّت شديد سيّد محمّد حسين
با آقاى حاج هادى أبهرى كه او هم از زوّار بود و ذهن ساده و نورانى و بى آلايش وى
را سخت مشوب نموده بودند، موجب شود كه اينك كه او از طهران مىآيد، او هم از شما
برگردد و منصرف شود.
حضرت آقا فرموده بودند: سيّد محمّد حسين! أبدا أبدا. او مانند كوه
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 544