نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 465
خداوند خود به أوصاف وى فانى نشود.
جُنَيْد گفت: اى ابن منصور خطا كردى در صحو و سكر. از آن خلاف نيست
كه صحو عبارت است از صحّت حال با حقّ. و اين در تحت صفت و اكتساب خلق نيايد. و من
اى پسر منصور! در كلام تو فضولى بسيار مىبينم و عبارات بى معنى. [1]
ميفرمودند: جُنَيد از استادان عرفان است؛ و وقتى حسين را تخطئه نموده
است، معلوم شود در كار حسين منصور حلّاج خللى بوده است.
جُنَيد بغدادىّ مىگويد: شيخ ما در اصول و فروع و بلا كشيدن علىّ
مرتضى است
جُنَيد ميگويد: شيخ ما در اصول و فروع و بلاكشيدن علىّ مُرتضَى است
رضىَاللهُ عَنه، كى مرتضى به پرداختن حربها ازو چيزها حكايت كردندى كه هيچكس طاقت
شنيدن آن ندارد كه خداوند تعالى او را چندان علم و حكمت كرامت فرموده بود.
و گفت: اگر مرتضى اين يك سخن به كرامت نگفتى، اصحاب طريقت چه كردندى؟
و آن سخن آنستكه: از مرتضى سوال كردند كى خداى را به چه شناختى؟!
گفت: بدانك شناسا گردانيد مرا به خود كه او خداوندى است كه شبه او
نتواند بود هيچ صورتى، و او را در نتوان يافت به هيچ وجهى، و او را قياس نتوان كرد
به هيچ خَلقى؛ كه او نزديكى است در دورى خويش، و دورى است در نزديكى خويش. بالاى
همه چيزهاست، و نتوان گفت كه تحت او چيزى است. و او نيست چون چيزى، و نيست از
چيزى، و نيست در چيزى، و نيست به چيزى؛ سبحان آن خدائى كه او چنين است، و چنين
نيست هيچ چيز
______________________________
[1] «تذكرة الاوليآء» ج 2، ص 12 و ص 9، در ذكر جنيد بغدادى
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 465