نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 440
نرسيده بود.
همه بايد در راه سير و سلوك خدا قدم نهند؛ برسند يا نرسند
و امّا اگر افرادى باشند كه گرچه از اهل علم و تقوى بوده باشند وليكن
در مقام تزكيه نفس برنيامده باشند و در راه لقاى إلهى قدمى برنداشته، و مقصد و
مطلوب اصلى آنها در زندگى دنيوى و حيات طبيعى فناء در ذات خدا نباشد، و جهاد أكبر
را در برنامه زندگى خود قرار نداده باشند، و بالاخره از خدا به لفظى، و از ايمان
به عبارتى، و از لِقاء و عرفان به مفهومى قانع و دلخوش شده باشند، كار آنها تمام
نيست و در مواقف و مراحل پس از مرگ متوقّف ميگردند، و خطاب:
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ\* ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ\* بَلْ هُمُ الْيَوْمَ
مُسْتَسْلِمُونَ [1] به آنها زده مىشود.
«و در موقف حساب ايشان را متوقّف كنيد! چرا كه بايد بازپرسى شده و
مورد سوال و بازخواست قرار گيرند، كه به چه علّت شما در راه معرفت و توحيد و
إحياءِ دين با همديگر يارى نكرديد؟! آرى آنان همگى در آن روز سخت به حالت تسليم و
سرافكندگى و بيچارگى در مىآيند.»
«حاضر كنيد و جمع نمائيد كسانى را كه بر خود و ديگران ستم روا
ميداشتند، با أمثال و اتباعشان، و با معبودهايشان كه از خدا إعراض كرده و آنها را
مىپرستيدند؛ و همگى را به سوى صراط آتش گداخته دوزخ رهبرى نمائيد!»
آيا آن كسانيكه هدف اصلى آنها خدا و لقاى خدا و رضايت او در پنهان و
آشكارا نباشد، و دين را ملعبه دنيا قرار داده، حبّ رياست نفوسشان را
______________________________
[1] آيات 24 تا 26، از سوره 37: الصّآفّات
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 440