گرچه اين محامد را براى «يواقيت» او ذكر نمودهاند امّا دلالت بر
عظمت مؤلّف و سائر كتب وى از جمله «طبقات» مىنمايد.
بالجمله بايد دانست: صلحى را كه علّامه أمينى ميان دو طائفه مخالف
برقرار كرده است و آيه وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ
الْحُسْنى [2] را شاهد گرفته است، در صورتى است كه غير اهل توحيد شهودى و
عرفان وجدانى، در راه جستجوى مطلوب بوده و در مقام تهذيب و تزكيه برآمده و قدم
راستين در سير و سلوك نهاده و از عهده جهاد أكبر كه مجاهده با نفس است تحت تربيت
صحيحه برآمده باشند، غاية الامر توحيد برايشان مكشوف نگشته باشد؛ همچون أبو ذرّ
غِفارى كه از درجات و مقامات توحيدى عور نموده بود وليكن به پايه و درجه سلمان
______________________________
[1] «نجم ثاقب در احوال امام غائب 7» طبع سنگى، باب
هفتم، ص
[2] 721 قسمتى از آيه 95، از سوره 4: النّسآء
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 439