نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 38
مستقيماً يك سفر به همدان نموده و چهارده شب
بر ايشان وارد و در منزل ايشان در خيابان سنگ شير ميهمان بودم، كه از جمله
ميهمانان وارد بر ايشان از داخل ايران آية الله حاج سيّد عبد الحسين دستغيب و آية
الله حاج شيخ حسنعلى نجابت و حجّة الإسلام آقاى حاج شيخ حسن نمكى پهلوانى طهرانى
بودند.
مدّت آن سفر مجموعاً بيست و شش روز طول كشيد. چون مقيّد و ملتزم بودم
كه بدون زيارت أعتاب عاليات از عراق خارج نشوم، لهذا يك شب در كربلا و دو شب در
كاظمين و چهار شب در سامرّا در منزل دائى زاده ارجمند: مرحوم حضرت آية الله حاج
شيخ ميرزا نجم الدّين شريف عسكرى رضوانُ الله عليه، و در مراجعت يك شب هم در
باختران (كرمانشاه) بجهت تحصيل رَواديد و ويزاى عراقى ماندم. بنابراين مجموع سفر
بدين مقدار بالغ شد. و به طهران هم نيامدم، چون به دروس لطمه ميخورد و اين اوقات
مسافرت طورى انتخاب شد كه از نيمه ماه صفر تا اوائل ماه ربيع كه دروس تعطيل بود
اتّفاق افتاد.
حضرت آقاى انصارى فوق العاده مرد كامل و شايسته و منوّر به نور توحيد
بود، و به حقير هم بسيار محبّت و بزرگوارى و كرامت داشت. حقير چون پيام حضرت آقاى
حدّاد را رساندم و كسب مصلحت نمودم كه براى معنويّت و سلوك عرفانى من كدام بهتر
است؟ ايران يا نجف اشرف؟! فرمودند: بعداً جواب ميدهم.
بناى توقّف حقير در طهران و ارتباط عميق با آية الله انصارى (قدّه)
پس از يك شبانه روز، در حضور جمعى از أحبّه و أعزّه، حقير سؤال
نمودم: جواب چه شد؟!
فرمودند: نجف خوب است، طهران هم خوب است، ولى اگر نجف بمانى آنچه كسب
ميكنى همهاش براى خودت؛ و اگر طهران بمانى در آنچه به دست مىآورى شركت مىكنيم!
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 38