responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 339

كتمان نمايد و در كتب خود بر طريق عامّه سير نمايد.

او در كتاب «مجالس المؤمنين» شرح حال شيخ را بطور مبسوط ذكر نموده است، تا آنكه ميگويد:

سيّد محمّد نور بخش نَوّر اللهُ مرقدَه كه جامع علوم ظاهرى و باطنى بود، تزكيه عقيده شيخ بر وجه أتمّ نموده و در بعضى از مكاتيب مشهوره خود فرموده كه: شيخ محيى الدّين در إخفاى محبّت آدم أولياء: علىّ مرتضى 7 معذور بوده؛ چرا كه مملكت جاى متعصّبان است، و شيخ را دشمنان بسيار بودند كه قصد قتل وى داشتند.

تا آنكه ميگويد: و شيخ علاء الدّوله سمنانى با يبوست فقاهتى كه ميدانى، در بسيارى از حواشى «فتوحات» به بزرگى حضرت شيخ اعتراف نموده خطاب به وى نوشته كه: أيُّهَا الصِّدّيقُ، وَ أيُّها الْمُقَرَّبُ، وَ أيُّها الْوَلىُّ، وَ أيُّها الْعارِفُ الْحَقّانىُّ!

امّا او را در آن معنى كه حضرت حقّ را وجود مطلق گفته تخطئه كرده، وَ لَيْسَ هَذا أوَّلَ قارورَةٍ كُسِرَتْ فى الإسْلامِ؛ چه بسيارى از علماى شام نيز تكفير و تضليل شيخ محيى الدّين كرده‌اند.

و مطلب را قاضى شهيد دنبال ميكند تا اينكه ميگويد:

اين تقيّه و خوف از اهل سنّت است، و ايشان از غايت تعصّب و ضلالت، كافر حربىِ متظاهر به فسق را حامى و پشت و پناهند و با شيعه متّقى تا كشتن و سوختن همراهند، به غايتى كه اگر در ولايت شام كه محلّ هجوم بنى اميّه شوم و تابعان رسوم ايشان بوده و همچنين در ماوراء النّهر كه در زمان آن فراعنه مفتوح گرديده و از احكام مبتدعه و رسوم مخترعه آن قوم به ايشان رسيده، اگر كافرى گويد: محمّد رسول خدا نيست متعرّض او نمى‌شوند؛ و اگر مسلمانى گويد: علىّ ولىّ خداست او را به رفض منسوب مى‌سازند و در معرض‌

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 339
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست