نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 326
الانْدُلُسىُّ از خاندان فضل و جود بوده، از
حضيض تعلّقات و قيود به اوج إطلاق و شهود صعود نموده. نسبت خرقه وى به يك واسطه به
حضرت خضر على نبيّنا و 7 ميرسد. و حضرت خضر به موجب تصريح مولانا قطب
الدّين انصارى صاحب «المكاتيب»، خليفه حضرت علىّ بن الحسين 7 است.
شيخ أبو الفتوح رازىّ در تفسير اين آيه كه:
قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي
الْأَرْضِ [1] روايت نموده كه: حضرت خضر با بعضى از نظر يافتگان درگاه گفته
كه: من از مواليان علىّ و از جمله موكّلان بر شيعه اويم.
و از بعضى درويشان سلسله نور بخشيّه شنيده شد كه: هر يك از مشايخ
صوفيّه اظهار ملاقات خضر نمايد، يا خرقه خود را بدو منسوب سازد، فى الحقيقة إخبار
از التزام مذهب شيعه نموده، و إشعار به عقيده خود در باب امامت فرموده است.
كلام شيخ در «فتوحات» بر وجهى كه سابقاً مذكور شد، در اعتقاد او به
امامت و وصايت أئمّه اثنا عشر نسبت به سيّد بشر صلواتُ الله علَيهم صريح است. و در
عنوان فَصِّ هرونىّ از كتاب «فُصوص» ايمائى دقيق به حديث مَنْزِلَت فرموده، و در
رساله مشهوده خود ذكر ايمان به امامت خلفا را طىّ نموده، و اشارات لطيف به وجوب
اعتقاد امور واقعه در روز غدير كه از آن جمله تعيين خلافت حضرت امير است فرموده،
تا آنجا كه گفته: