نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 325
(1- خداوند وصيّت كرد و پيغمبرانش نيز وصيّت
كردند؛ و بنابر اين اصل، تأسّى نمودن به آنها از با فضيلتترين اعمال است.
2- اگر وصيّت نبود، مردم در حيرت و سرگردانى فرو ميرفتند، و بواسطه
وصيّت است كه حكم و قدرت و سلطنت در دورهها دوام دارد.
3- بنابراين تو همچنين وصيّت را پيشه خود ساز، و از راه و روش آن
غفلت مورز؛ چرا كه وصيّت حكم خداوند است در أزل.)
حاصل مقصود آنستكه: خداوند تعالى شأنه در عالم ناسوت براى اجراءِ
نواميس إلهيّه بقوله تعالى: إِنِّي جاعِلٌ فِي
الْأَرْضِ خَلِيفَةً [1] تعيين خلافت نمود، و سائر أنبياءِ
مرسلين هر يك براى تكميل و حفظ شريعت خود وصىّ قرار دادند. اگر تَوْصيَت رسم ديرين
انبيا نبود، تمامى مردم گرفتار حيرت و ضلالت بودند.
و اين اشعار آبدار نيز كه نسج خاطر اوست، كاشف است از حسن ضمير و
صفاءِ نيّت وى؛ زيرا كه عقيده علماءِ تسنّن آنست كه تعيين وصىّ بر خدا و پيغمبر
لازم نيست. و او از جهت إشعار از حسن طَويّت خود با اين اشعار آبدار، عقيده
صافيانه خود را اظهار نموده و بر مخالفت طريقه جماعت تعريض آورده است
______________________________
[1]. قسمتى از آيه 30، از سوره 2: البقرة
قاضى نور الله تُسْتَرى در كتاب «مجالس» شرح حالت او را چنين
سرايد: أوْحَدُ الْمُوَحِّدينَ مُحْيى الدّينِ مُحَمّدُ بنُ علىٍّ الْعَرَبىُّ
الطّآئِىُّ الحاتِمىُ
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 325