نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 310
عليه بودند كه از شيراز براى زيارت أعتاب
عاليات در اين ايّام مشرّف شده بودند. و حقير هم با حضرت آقاى حدّاد يكبار در
مسافرخانه كربلا به ديدنشان رفتيم. سوابق آشنائى ايشان هم با حضرت آقا از سابق
الايّام بوده است، و مراتب صفا و مودّت، دائم و برقرار.
حالات آقا در اين سفر بسيار قوىّ بود. يعنى مقامات و مراتب توحيديّه
به باطن نشسته و در نفس متمكّن شده بود. بروزات و ظهورات خارجيّه بسيار كمتر
گرديده بود
«فتوحات مكّيّة» محيى الدّين عربى
ايشان در اين مسافرت بسيار به مطالعه كتاب «فتوحات مكّيّة» محيى
الدّين عربى مىپرداختند؛ نه به طوريكه بخواهند از آن استفاده كنند، بلكه براى
انطباق محتويات آن با حالات خودشان. در بعضى از جاها ميگذشتند، و چون در آن اشكالى
نميديدند عبور مىنمودند؛ و غالباً چنين بود. و امّا در بعضى از جاها هم ديده
مىشد كه احياناً به وى اعتراض داشتند و مطلب وى براى ايشان مورد پسند واقع
نمىشد. و بعضاً در اينگونه مطالب زود نمىگذشتند، و چند روز ميگذشت تا آن مطلب با
وارده حالى ايشان اندازه گيرى شود، و ردّ و يا قبولش مورد امضا قرار گيرد و تثبيت
شود.
از جمله مطالب وى كه براى ايشان در آن روزها قابل قبول بود و وى را
بر اين مطلب مىستودند، حقيقتى بود كه براى ايشان ايضاً مكشوف افتاده بود كه حقيقت
تمام قوا نور است؛ و نور امر واحدى است كه بر حسب موارد و عوالم، أسماءِ مختلفه به
خود گرفته است. همانطور كه محيى الدّين آورده است كه:
و اعْلَمْ- أيَّدَكَ اللهُ- أنَّ الامْرَ يُعْطى أنَّه لَوْلَا
النّورُ ما ادْرِكَ شَىْءٌ، لا مَعْلومٌ وَ لا مَحْسوسٌ وَ لا مُتَخَيَّلٌ
أصْلًا. وَ تَخْتَلِفُ عَلَى النّورِ الاسْمآءُ الْمَوْضوعَةُ لِلْقُوَى. فَهىَ
عِندَ الْعآمَّةِ أسْمآءٌ لِلْقُوَى؛ وَ عِندَ الْعارِفينَ أسْمآءٌ لِلنّورِ الْمُدْرَكِ
بِهِ.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 310