responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 282

از در بازار سنگتراشها كه پشت به قبله است تا مسافرخانه مى‌آيند، و تا صبح در مسافرخانه و بقيّه منازل معروفين از همراهان ايشان ميروند؛ و صبح هم كه ايشان با همراهان طهرانى و ضمائم كه تقريباً قريب يك اتوبوس مى‌شدند و بايد از ترمينال سابق مشهد حركت كنند، در آنجا هم مأمورين بودند.

و خود رئيس سازمان امنيّت مشهد به ترمينال آمده بود، و از جوانان شيرازى كه بدرقه آمده بودند سوال ميكرد كه اين سيّد كيست؟! آنها هم همه مودّب ايستاده و جواب نميدادند. و لهذا بسيار عصبانى شده بود.

وقتى ماشين ما از مشهد به صوب طهران حركت كرد و در خيابان ناصر خسرو گاراژ ميهن تور وارد شد، به مجرّد آنكه من از اتوبوس پائين آمدم، ديدم شخص ناشناسى از كنار محوّطه باربرى نزد من آمد و پرسيد: اين سيّد كيست؟! گفتم: اسمشان حاج سيّد هاشم حدّاد است؛ از زوّار كربلاست و به مشهد مشرّف شده بود، و اينك با همراهان برميگردد.

بارى! حضرت آقا ميفرمودند: آن شب بلاى عجيبى ما را دنبال ميكرد؛ و خداوند به بركت حضرت امام رضا 7 آنرا مرتفع ساخت. [1]

______________________________ [1]

در وقتيكه حضرت آقا در گاراژ ايستاده بودند و منتظر سوار شدن و حركت به طهران، در حاليكه معلوم بود در وداع با حضرت رضا 7 در باطن چه سر و سرّى دارند، حقير كه در جنب ايشان ايستاده بودم اين بيت را شنيدم كه چند بار آهسته با خود زمزمه مى‌نمودند

: فَأنتمُ الْمَلُا الاعْلى و عِنْدَكمُ عِلمُ الكِتابِ‌

وَ ما جآءَتْ بهِ السُّوَرُ

و اين از جمله ابيات أبو نواس است كه در مدح حضرت امام علىّ بن موسى الرّضا 7 سروده است، و در تاريخ «وفيات الاعيان» ابن خَلِّكان، ج 3، ص 271 مسطور ميباشد؛ و تمامش بدينگونه است‌

: مُطَهَّرونَ نَقيّاتٌ جُيوبُهمُ‌

تَجرِى الصَّلوةُ عَليهِم أينَما ذُكِروا

مَن لَم يَكُن عَلَويًّا حينَ تَنسِبُهُ‌

فَما لَهُ فى قَديمِ الدَّهْرِ مُفتَخَرُ

اللَهُ لَمّا بَرا خَلقًا فَأتقَنَهُ‌

صَفّاكُمُ وَ اصْطَفاكُمْ أيُّهَا الْبَشرُ

فَأنتمُ الْمَلُا الاعْلى و عِنْدَكمُ‌

عِلمُ الكِتابِ وَ ما جآءَتْ بهِ السُّوَرُ

و ايضاً درباره آنحضرت سروده است اين ابيات را بنا بر روايت كتاب «نقض» ص 245 و «وفيات الاعيان» أيضاً ج 3، ص‌

: 072 قيلَ لى: أنتَ أشْعَرُ النّاسِ طُرًّا

إذْ تَفَوَّهْتَ بِالكَلامِ الْبَديهِ‌

لَك مِن جَوهَرِ الكَلامِ قَريضٌ‌

يُثْمِرُ الدُّرَّ فى يَدىْ مُجْتَنيهِ‌

فَلِماذا تَرَكتَ مَدْح ابْنِ موسى‌

و الخِصالَ الَّتى تَجَمَّعنَ فيهِ‌

قلتُ: لا أهتَدى لِمدحِ إمامٍ‌

كانَ جِبريلُ خَادِمًا لِابيهِ‌

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 282
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست