نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 267
قطعه قطعه كنى و بندبندش را جدا كنى و پوستش
را زنده از بدنش بيرون كشى، كار خلاف رضاى خدا انجام نميدهد.
يكى از علل عدم استجابت بعضى از دعاهاى غالب مردم، اينستكه از درون
قلب برنخاسته است
بنابراين مىبينيم با اين سعة عظمت و گسترش قدرت روحى و تكوينى،
ائمّه طاهرين صلواتُ الله عليهم أجمعين تمام خواهشها و طلبهاى مردم را برآورده
نمىكنند. به چند علّت:
اوّل آنكه: غالباً دعاهاى مردم جدّى نيست، و از درون قلب برنخاسته
است. دعاهاى مردم چه بسا از روى عادت و تقليد و اتّكاء به اسباب ظاهريّه و اعتماد
به امور اعتباريّه است. و در اينصورت، حقيقت دعائيكه از سرّ ايشان برخاسته باشد
نيست؛ و گرنه در صورت اضطرار و انقطاع كامل، همين دعاها مستجاب و خواهشها برآورده
ميگردد.
«يا آن كس كه دعاى بيچارگان و درماندگان را برآورده ميكند در صورتيكه
او را بخوانند، و گرفتارى و مضرّت را از آنان برميدارد»؟
علّت دوّم اينستكه دعاها غالباً به منافع شخصى است
دوّم آنكه: دعاها غالباً به منافع شخصى و إعراض از منافع عمومى است.
يعنى شخص دعا كننده براى خودش چيزى را بخصوصه مىطلبد در صورتيكه اگر بر آورده شود
مستلزم سلب آن چيز از وى خواهد بود. مثلًا شخصى متوسّل به امام مىشود و جدّاً دعا
ميكند كه ظلم همسايه از وى رفع شود، در حاليكه خودش در درون منزل پيوسته به زنش
شديدتر از آن ظلم ميكند و كسى هم خبر ندارد؛ در اينصورت اگر خداوند فقط دعاى او را
درباره همسايه مستجاب كند و او را از بين ببرد، به زن بيچاره اين ظالم ظلم نموده
است، چرا كه ظلم او را بر زنش مستدام داشته است؛ و اگر درباره همه ظالمان كه
مقتضاى سعه أسماء
______________________________
[1] صدر آيه 62، از سوره 27: النّمل
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 267