نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 154
ميرفتند
. امّ مهدىّ كه للّه الحمد اينك هم در حال حيات است، زنى پاك و
زحمتكش و با محبّت و فداكار، و از اعراب اصيل و نجيب و شجاع و مهماندوست و بدون
نفاق بود. به قدرى اين زن پاك و ساده و بى غلّ و غشّ است كه انسان در شگفت مىآيد.
كيفيّت بيتوته حاج سيّد هاشم و امّ مهدى در بالاى بام
امّ مهدىّ به اهل بيت ما گفته بود: سيّد هاشم مرا با خود از كربلا
آورده است، و چنان وانموده است كه نزد ايرانيان، خوابيدن مردها و زنهايشان شبها با
همديگر گرچه ميهمان باشند قبيح نيست. (بخلاف رسوم اعراب كه اين كار را زشت
ميدانند؛ و محال است مردى با زنش كه ميهمان باشند اعمّ از سفر و حَضَر با هم
بيتوته كنند؛ مرد در بيرونى نزد مردها، و زن در اندرونى نزد زنها ميخوابد.)
بنابراين ما با هم شبها را بر روى بام ميرويم، و سيّد هاشم در اوّل
خواب گويا مرا گول ميزند و ميخواباند، آنوقت خودش ميرود در گوشه بام تا به صبح يا
نماز ميخواند، و يا همينطور متفكّر و ساكت رو به قبله مىنشيند.
اوّل اذان صبح در منزل اذان داده مىشد و ايشان از بام به زير
مىآمدند و نماز را به جماعت ايشان بجاى مىآورديم. و در نمازهاى مغرب، سورههاى
كوچك و در عشاء و صبح سورههاى بزرگتر را قرائت مىنمودند.
مسافرت حاج سيّد هاشم حدّاد از طهران به همدان
چند روزى كه در طهران بدين منوال سپرى شد، رفقاى همدانى از معظّمٌ له
دعوت نمودند تا چند روزى به همدان تشريف بياورند. ايشان هم اجابت نموده با آنها
بوسيله اتوبوس به همدان وارد شدند، و بنده هم در خدمتشان بودم
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 154